رفتیم مسافرت، تو خیابونای شهر گم شدیم. بلاخره با هزار بدبختی یه کتابفروشی پیدا کردم. رفتم به فروشندهه می گم نقشه دارید؟؟؟ می پرسه نقشه ی جغرافیایی؟؟؟ پـَـ نـَـ پـَـ یه نقشه ی شیطانی برای دزدی بانک میخواستم.
ميگه دگرگوني يعني همون تغييرکردن و متغير شدن؟ پـَـــ نــه پـَـــ يعني اين گوني نه، يک گوني ديگه!
رفتم رستوران به پیش خدمتش میگم میشه منو بدین ...
میگه میخوای غذا سفارش بدی؟
پَ نه پَ میخواستم ببینم منویه غذاتون چی کم داره بگم مامانم بپزه براتون بیارم
نشستيم داريم “سقوط آزاد” ميبينيم ، داداشم ميگه اين دريا ئه واقعا کيشه؟؟؟
پـَـ نـَـ پـَـ دارن اسکلمون ميکنن … شهرک سينمايي رو آب کردن
رفتم سلموني .آرايشگره ميگه: اومدي موهات رو کوتاه کني ؟ ميگم:… پـَـــ نــه پـَـــ …. اومدم تعدادش رو بشماريم ببينم از ديروز تا حالا چندتاش کم شده..!؟
رفتم سر خاک خدا بيامرزي دارم خرما تارف مي کنم،
طرف برداشته ميگه فاتحه است ديگه نه؟
پـَـَـ نَ پـَـَـــ م خدا بيامرز زنده شده داريم جشن مي گيريم!
حواسم نبود با صورت رفتم تو در. يارو ميگه نديديش؟ گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ من داركوبم مي خوام با منقار يه سوراخ برا خودم باز كنم برم تو!
تو لباس فرم منو دیده میگه سربازی؟
پـَـَـ نــه پـَـَــ عضو سیاه لشگر سریال مختارم محل فیلم برداری رو گم کردم